تاثیر حرکاتاصلاحی بر کیفوز پسران نوجوان
برای دسترسی راحت به بخشهای مختلف مقاله به لینکهای زیر توجه کنید:
مقدمه
وضعیت بدنی به معنی قرارگیری دستگاه اسکلتی-عضلانی در
راستای محور عمودی بدن در حالت ایستاده، نشسته، راه رفتن
و سایر فعالیتهای حرکتی است. انحراف از وضعیت دلخواه
قامتی نه تنها از لحاظ ظاهری ناخوشایند است بلکه بر کارایی
.عضلات نیز تاثیر منفی گذاشته و میتواند فرد را مستعد اختلالات عصبی کند.
ستون فقرات در انسان، محور مرکزی تنه را تشکیل میدهد
و نقش اساسی آن حایز اهمیت است. زیرا علاوه بر حفاظت از
نخاع به لحاظ حرکتی نیز نقش غیر قابل انکاری دارد. چرا که
هر گونه آسیب و تغییر شکل آن موجب بروز اختلال در
عملکرد بدن میشود و از آنجایی که قسمتهای مختلف
ستون فقرات به وسیلهی سیستم مهرهای به یکدیگر متصل
هستند، بروز تغییر در یک ناحیه ممکن است در قالب واکنشی
زنجیرهای نواحی دیگر را تحت تأثیر قرار دهد. در قالب
واکنش زنجیرهای، چرخش خلفی لگن به ترتیب سبب کاهش
زاویه لور دوز کمری، افزایش زاویه کایفوز سینهای و در نهایت
در واقع بروز اختلال در بروز وضعیت سر به جلو میشود
یک موضع و به دنبال آن تغییرات به وجود آمده در مفاصل و
عضلات آن ناحیه، از طریق یک عکس العمل زنجیرهای به
نواحی دیگر بدن منتقل شده و بر مفاصل و عضلات مختلف
تاثیر گذار است. به طور کلی، عکس العملهای زنجیرهای در
بدن را میتوان در سه قالب مفصلی، عضلانی و عصبی تقسیم
بندی کرد. لازم به ذکر است که این سیستمهای سهگانه در
تعامل با هم بوده و عملکرد آنان مستقل از یکدیگر نیست. در
واقع تغییرات به وجود آمده در زنجیره اولیه ممکن است منجر
به بروز اختلال در زنجیره ثانویه گردد و برعکس
.متقاطع فوقانی عارضهای ناشی از عدم تعادل عضلانی است
چنان چه عدم تعادل عضلانی در عضلات کمربند شانهای و
ناحیه گردن رخ دهد و بیشتر در این مناطق مشاهده شود، به
آن سندرم متقاطع فوقانی گفته میشود. این سندروم سبب
بروز تغییرات گسترده در یک چهارم فوقانی بدن میشود.
علاوه بر آن شایعترین الگوی اختلال عملکردی پاسچرال
است که اختلال عملکردی عضلات کمربند شانهای و ناحیه
گردنی ـسینهای بدن را توصیف و باعث ایجاد تغییرات وضعیتی
خاص میشود که شامل سر به جلو، شانه به جلو و کیفوز پشتی میشود.کایفوزیس افزایش غیرطبیعی قوس ناحیه پشتی است. در
حالت کیفوز عضلات سینهای بزرگ و کوچک، دندانهای
قدامی و پشتی بزرگ، اغلب سفت و کوتاه شدهاند و برای
برقراری تعادل، عضلات راست کننده ستون فقرات، متوازی
یکی از شایع ترین ناهنجاریهای ستون فقرات گردنی، سر جلو با شیوع
۶۶ درصد است. بروز این وضعیت موجب افزایش اثر نیروهای
جاذبهی روی سر، اکستنشن بیش از حد سر روی گردن در
مفصل آتالنتو اکسیپیتال، خم شدن گردن روی توراکس و
عقب رفتن ماندیبوال و به کارنگرفتن فلکسورهای عمقی گردن
تمرینات میتواند موجب بهبود عملکرد می شود.
عضلات، بهبود راستای ترقوه و درنتیجه بهبود راستای کمربند
شانهای شود. بهبود این عوامل میتواند، باعث بهبود عملکرد
عضلات، موجب بهبود هماهنگی و زمانبندی در فعالیت عضلات شود
.فیزیوبــال بــه عنــوان یــک روش بــیخطــر و مــؤثر بــرای
تقویـت حرکـات عملکـردی، افـزایش انعطافپذیری مـورد
اســتفاده قــرار مــی گیــرد. در تمرینــات بــا تــوپ فیزیوبــال
حرکـات مـؤثر اغلـب بـا توجـه بـه توانـاییهـای شـخص در
موقعیــت اتخـاذ شـده و در هــر دوره زمــانی، تعیــین مــیشود.
در حــین تمرینــات بــا تــوپ یــک ارتباط پیوســته
سیسـتم عصـبی در بـدن رخ خواهـد داد کـه صـدها عضـله
کوچک تثبیت کننده از پـا، لگـن، تنـه، شـانههـا و
دســت را فعــال مــیکنــد و از ایــن طریــق باعــث تقویــت
قدرت عضلانی میشود.استفاده از کینزیوتیپ باعث افزایش کارکرد حس عمقی از
طریق افزایش پایدار و مداوم تحریک گیرندههای مکانیکی
سطحی پوست، بهبود کارایی بافتهای سطحی از طریق
ایجاد نرمال کردن کشش عضلانی، کاهش خستگی عضلانی،
فضای بیشتر برای بهبود جریان خون و مایع لنف و محدود
کردن فضا برای مایعات اضافی و ادم یا خونریزی زیرپوستی،
اصالح کارکرد عضله با افزایش قدرت عضالت ضعیف و کاهش
درد از طریق مکانیسمهای نورولوژیک مهار میشود. به عنوان
نمونه گیرندههای مایسنر زیر سطح پوست قرار دارند و به
لمس حساس هستند، همچنین گیرندههای پاچینی در
قسمت زیرجلدی قرار دارند و به فشار حساس هستند. تحریک
لمسی و فشاری که کینزیوتیپ بر سطح پوست وارد میکند
باعث تحریک این دو گیرنده میشود و این گیرندهها از طریق
مسیرهای پایین رونده مهارکننده و تئوری دروازهای نخاع
.باعث کم شدن درد میشود
افزایش فضای بین پوست و با فت انقباضی، به افزایش جریان
لنف کمک میکند. کینزیوتیپ علاوه بر تاثیر روی حس
عمقی، میتواند بر قدرت تولیدی عضله نیز موثر باشد.
کینزیوتیپ با افزایش تحریکات پوستی، باعث افزایش قدرت عضلات میشود.
با توجه به اینکه در مطالعات پیشین بیشتر، تمرینات اصلاحی
به تنهایی استفاده شده است و اطلاعات معتبر و قابل
اطمینانی در رابطه با اثربخشی این تمرینات اصلاحی بر
ناهنجاریهای پاسچرال ستون فقرات وجود ندارد که دلایلی
از جمله ناکـافی بـودن مـدت زمـان برنامه تمرینی، تنوع
ناکافی تمرینات اصلاحی، عدم به کارگیری تمرینات کششی
همراه با تمرینات تقویتی و عـدم نظارت بر برنامه تمرینی
اصلاحی برای آن گزارش شده است. بعلاوه در اکثر تحقیقات
گذشته محققان تمرینات اصلاحی خود را به صورت موضعی
برنامهریزی کرده و این مسأله می تواند به اثربخشی کمتر از
انتظار این گونه تمرینات بیانجامد. مطالعه حاضر با هدف
تعیین اثربخشی و ماندگاری هشت هفته برنامهی تمرینی
حرکات اصلاحی با فیزیوبال و کینزیوتیپ بر زاویه کیفوز و
سربه جلو پسران نوجوان مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی انجام
شد.
مواد و روشها
ایـن پژوهش نیمـه تجربـی بـا طـرح پـیش آزمـون-پس
آزمـــون و مانـــدگاری یـــک ماهـــه در ســـال ۱۴۰۱ در
دانشــگاه اصــفهان اجرا شد. تحقیــق حاضــر بــر روی ۴۵
نفر از پسـران نوجـوان مبـتلا بـه سـندرم متقـاطع فوقـانی
انجــام شــد. جهــت تاییــد حجــم نمونــه نیــز از تحقیقــات
پیشین استفاده گردیـد و حجـم نمونـه ۴۵ نفـری بـا توجـه
به ادبیات پیشینه مورد تایید است. برای انتخاب اولیـه
افـراد شـرکت کننـده، قبـل از اینکـه فـرم رضـایت نامه
و اطلاعات فـردی در اختیـار آزمـودنی هـا قـرار گیـرد،
ابتـدا بصـورت شـفاهی و از طریـق مصـاحبه دربـاره میـزان
فعالیـت و تمایـل آنهـا بـرای شـرکت در تحقیـق اطمینـان
حاصـل شـد. در ادامـه پـس از توضـیحات لازم در خصـوص
اهــداف و فوایــد تحقیــق حاضــر، فــرم رضــایتنامه کتبــی و
پرسشنامه اطلاعات فـردی بـه افـرادی کـه تمایـل داشـتند
در تحقیـق شـرکت کننـد ارائـه شـد. آزمـودنی هـا قبـل از
شـرکت در مطالعـه پرسشـنامه سـالمت پزشـکی را تکمیـل
نمودنــد. ابتــدا تمــامی آزمــودنی هــا بــا چگــونگی طــرح
تحقیـق و انجـام پروتکـل هـای تمرینـی و روشـهای انـدازه
گیـــری پارامترهـــا آشـــنا شـــدند. اطلاعات عمـــومی و
مشخصـات فـردی آنهـا بـا اسـتفاده از پرسشـنامه مربوطـه
ثبــت و همچنــین وزن و قــد آزمــودنی هــا انــدازه گیــری
شـد. نمونـههـای تحقیـق بصـورت هدفمنـد از بـین دانـش
آمـوزان مقطـع دبیرسـتان شهرسـتان اصـفهان بـا محـدوده
سنی ۱۵-۱۸ سـال انتخـاب شـدند و بصـورت تصـادفی بـه
سه گروه شامل گـروه کنتـرل، گـروه حرکـات اصـلاحی بـا
فیزیوبال و گروه حرکت اصلاحی با کینزیوتیپ تقسیم
شدند. معیـار ورود بـه مطالعـه نداشـتن هـر گونـه سـابقه
مـرتبط بـا شکسـتگی، جراحـی یـا بیمـاری هـای مفصـلی
ستون فقرات و یا هـر گونـه درد در ناحیـه گـردن یـا انـدام
فوقــانی بــود. معیــار خــروج، مشــاهده علائم پاتولوژیــک
مــرتبط بــا ســابقه شکســتگی، جراحــی یــا بیمــاریهــای
داشــتن هرگونــه درد در ناحیــه مفصــلی ســتون فقــرات،
گردن یـا انـدام فوقـانی، داشـتن ناهنجـاریهـای مـادرزادی
و شرکت نـامنظم در تمرینـات و عـدم تکمیـل آزمـونهـای
تحقیـق بــود. برنامــه تمرینــات ویــژه بــر اســاس مطالعــات
انجام شده به مـدت هشـت هفتـه، هـر هفتـه سـه جلسـه و
هر جلسه بـه مـدت ۴۰ تا ۶۰ دقیقه دامنـه تمرینـات بـه
دلیل مـدت تمـرین حالـت فزاینـده داشـت، توسط نمونه ها
و زیر نظر آزمونگر اجرا شد.
قابل ذکر است معیارهای ورود و خروج به صورت خود اظهاری
نمونههای تحقیق و پرسش از والدین و در صورت موجود بودن
با توجه به پروندههای پزشکی آنها تکمیل شد. پس از آن به
وسیله معاینات بدنی وجود ناهنجاریها مورد بررسی قرار
گرفت.
تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه
۲۵ انجام گرفت. برای مقایسه تغییرات درون گروهی و بین گروهی در دو گروه به
ترتیب از آزمونهای t زوجی و آزمون تحلیل کواریانس یک
طرفه استفاده شد. در ابتدا پیش فرضهای آزمون آماری
شامل نرمالیتی و همگنی واریانس، همگنی شیب خب
ویلک و رگرسیون و خطی بودن به ترتیب از آزمون شایپرو-
آزمون لوین و آزمون تعامل فاکتور کووریت با متغیر مستقل
و اسکتر پالت استفاده شده است. اندازه اثر با استفاده از آزمون
پارشال اتا اسکور مورد محاسبه قرار گرفت.(اندازه اثر بزرگ: ۰/۱۴، اندازه اثر متوسط: ۰/۰۶، اندازه اثر کم: ۰/۰۱)
فرآیند اندازهگیری سر به جلو
در پژوهش حاضر، میزان زاویه سر به جلو و شانه گرد، با
استفاده از روش عکس برداری نیمرخ بدن مورد اندازهگیری
قرار گرفت. این روش از تکرارپذیری مطلوبی برخوردار است و
در تحقیقات متعدد استفاده شده است. در این پژوهش نیز
تکرارپذیری (ICC=0/92) بود. برای اندازهگیری زوایای سر
به جلو و شانه گرد با استفاده از این روش، ابتدا سه نشانه
آناتومیکی تراگوس گوش و برجستگی آکرومیون سمت راست
و همچنین، زائده خاری مهره 7C مشخر و با لندمارک نشانه
گذاری شد. سپس از آزمودنی خواسته شد تا در محل تعیین
شده در کنار دیوار طوری بایستد که بازوی چپ او سمت دیوار
باشد. آنگاه، سه پایه عکس برداری که دوربین دیجیتال نیز روی
آن قرار داشت در فاصله ۲۶۵ سانتیمتری و با ارتفاعی در سطح
شانه راست آزمودنی، تنظیم شد، سپس عکس از نمای نیمرخ
گرفته شد. در ادامه به وسیله نرمافزار اتوکد، زاویه خب واصل
تراگوس و مهره هفتم گردنی با خب عمود (زاویه سر به جلو)
اندازهگیری شد.
فرایند اندازهگیری زاویه کیفوز
در مرحله پیش آزمون برای اندازهگیری زاویه کایفوز آزمودنی
ها از خب کش منعطف استفاده شد. این وسیله ابزاری دارای
دقت یک دهم درجه و ضریب پایایی برابر %۹۷ است. آزمودنی
ها بدون پوشش بالاتنه در وضعیت ایستاده قرار گرفته، که
فرایند اندازهگیری میزان زاویه کایفوز نیز به این صورت بود
که ابتدا زوائد خاری مهرههای دوم (T2) و دوازدهم سینه ای
(T12) شناسایی و به ترتیب به عنوان نقطه شروع و
انتهایی قوس، به وسیله لندمارک (دایرههای قرمز رنگ به
قطر یک سانتیمتر که قابل جداً شدن از روی پوست بود)
مشخص شد. به منظور پرهیز از خطای اندازهگیری مرتبط با
حرکت پوست بدن، آزمونگر انگشت خود را بر روی برجستگی
نگه داشت تا آزمودنی در حالت ایستاده قرار گیرد و سپس
محل مورد نظر عالمت گذاری شد. آزمودنیها با پای برهنه
حدود ۱۵سانتی متر بین پاهای آزمودنی فاصله بود. آزمودنی
در وضعیتی قرار گرفتند که سر در وضعیت طبیعی قرار داشته
به جلو نگاه کند و وزنش بطور مساوی بین دو پا تقسیم می
شد. آنگاه خب کش منعطف در بین دومین و دوازدهمین مهره
پشتی بر روی زوائد شوکی آزمودنی قرار داده شد. تا به این
طریق شکل قوس ستون فقرات پشتی را به خود بگیرد. سپس
بدون اینکه در حالت خب کش تغییری ایجاد شود، خب کش
بر روی کاغذ سفید قرار داده شد و شکل قوس ترسیم گردید.
فاصله دو نقطه (طول) L و عمق انحنا (عرض) H به وسیله
خطکش اندازهگیری شد و با استفاده از فرمول مثلثاتی زاویه
کایفوز Ɵ محاسبه شد. برای جلوگیری از خطای اندازهگیری
زاویه قوس ستون فقرات پشتی، اندازهگیری با سه تکرار و
میانگین سه تکرار به عنوان مقدار زاویه انحنای فقرات پشتی
هر آزمودنی ثبت گردید.
پروتکل تمرینات منتخب اصلاحی
برنامه تمرینات ویژه بر اساس مطالعات انجام شده به مدت
هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت ۴۰ تا
۶۰ دقیقه (دامنه تمرینات به دلیل مدت تمرین حالت فزاینده
بود) توسط نمونهها و زیر نظر آزمونگر اجرا شد. هر جلسه
تمرینی شامل گرم کردن پنج الی ۱۰ دقیقه، تمرینات منتخب
اصلاحی شامل تمرینات کششی ۱۰ تا ۱۵ دقیقه و تمرینات
قدرتی قدرتی ۲۰ تا ۳۰ دقیقه و پنج دقیقه سرد کردن بود.
تمرینات برای آزمودنیها براساس یافتههای قبلی و آستانه
تحمل پذیری افراد تنظیم شد. در این مطالعه تمرینات
کششی به منظور کشش عضلات کوتاه شده انجام شد. هر
جلسه از برنامه تمرینی، تحت نظارت مستقیم آزمونگر انجام
گرفت تا از صحت انجام تمرینات، اطمینان حاصل شود. علاوه
بر این، تمامی متغیرها با وسایل و روشهای معتبر مورد
اندازهگیری قرار گرفت و در فرایند اجرا نیز، حجم تمرینات
(تکرار و مدت زمان) به صورت تدریجی در طول هشت هفته
برنامه تمرینی و با توجه به وی گیهای فردی هر آزمودنی
افزایش یافت. به آزمودنیها گفته شد که حرکات کششی را
به گونهای انجام دهند تا در قسمت قدامی سینه خود احساس
کشش نمایند (تا آستانه بروز درد) سپس وضعیت مذکور را
به مدت ۱۰ الی ۲۰ ثانیه حفظ کرده و به وضعیت شروع باز
گردند و پس از مکثی متناسب با مدت زمان نگهداری، حرکت
را مجدداً تکرار نمایند. لازم به ذکر است، مدت زمان نگهداری
در طول هشت هفته برنامه تمرینی، به تدریج از ۱۰ به ۲۰
ثانیه رسید. تعداد تکرار در هر ست نیز به تدریج از شش به۱۲
حرکت افزایش یافت. میزان زمان استراحت بین ستها
متناسب با مدت انجام هر ست تعیین شد.
بخش کینزیوتیپینگ
استفاده از کینزیوتیپ روی ستون فقرات باعث افزایش قدرت
عضلانی و تحمل که به سبب پاسخگویی سیستم عصبی برای
بار اضافی همراه با افزایش فعالیت عضلانی است که در این
دوره افزایش از سرگیری واحدهای محرک، افزایش توالی به
دنبال انجام تمرینات اصلاحی صورت گرفت. همچنین تسهیل
در کشش عضلات که توسط نوارهای کنسیو انجام میشود
را نیز نمیتوان نادیده گرفت. به این صورت که لندمارکهای
مورد نظر را (T2 و T12) پیدا کرده و پنج سانتی متر پایین T12
را در هر دو طرف بخش کمری به صورت قرینه و موازی تیپ را انجام شد.
با توجه به اینکه هدف در این مطالعه تسهیل فعالیت عضالت ارکتور
اسپاین بود از روش اصلاح لیگامنت-تاندون تیپ استفاده
شد. ابتدای نوار بدون کشش در پنج سانتی متری بالای T2
چسبانده شد و بعد نوار را با ۵۰ درصد تنشن کشیده شده و
دوباره انتهای آن بدون کشش در قسمت پنج سانتی متر پایین
تر از T12 چسبانده شد. شکل نوار کینزیوتیپ در این نوع
روش به صورت I بود.
بخش کینزیوتیپینگ سر به جلو
استفاده از کینزیوتیپ روی ستون فقرات باعث افزایش قدرت
عضلانی و تحمل که به سبب پاسخگویی سیستم عصبی برای
بار اضافی همراه با افزایش فعالیت عضلانی است. در این دوره
افزایش از سرگیری واحدهای محرک، افزایش توالی به دنبال
انجام تمرینات اصلاحی صورت گرفت. همچنین تسهیل در
کشش عضلات که توسط نوارهای کنسیو انجام میشود را نیز
نمی توان نادیده گرفت. برای انجام کینزیوتیپینگ قسمت
خلفی گردن را تیپ شد به این صورت که ابتدا یک الیه تیپ
به موازات مهرههای گردنی در سطح خلفی گردن از دو طرف
ستون مهرهها تا قسمت میانی مهرهای سینهای قرار داده
شد. سپس، یک الیه تیپ به موازات لیگامان در سطح خارجی
شانه از کنار گردن به موازات عضله بالابرنده کتف تا نقطه
شروع تیپ از انتهای محل رویش موها در قسمت خلف گردن
بود و تمامی سطح خلفی گردن را در بر میگرفت. در ادامه
یک الیهی تیپ به موازات لیگامان در سطح خارجی شانه از
کنار گردن به موازات عضله بالا برنده کتف تا روی استخوان
بازو قرار داده شد. نقطه شروع تیپ از بالای محل اتصال عضله
بالا برنده کتف بود و تمامی سطح خارجی گردن و بازوی
قسمت مبتلای بدن را در بر میگرفت. به منظور حفظ تیپ
در ابتدا، انتها و ناحیه میانی، سه لایه نواربندی به صورت عمود
دور بازو بسته شد.
یافتهها
آزمودنیها به دو گروه تجربی (حرکات اصلاحی با کینزیوتیپ
و حرکات اصلاحی با فیزیوبال) و یک گروه کنترل تقسیمبندی
شدند. (جدول ۲)
میزان اثر مـانـدگـاری پس از چهـار هفتـه، از برنـامـهی تمرینی
حرکـات اصـــلاحی بـا فیزیوبـال، و کینزیوتیـپ بر زاویـه کیفوز
پســـران نوجوان مبتال به ســـندرم متقاطع فوقانی (۰/۵۸۹)
متفاوت بود. میزان زاویه کیفوز در گروه حرکات اصــلاحی با
کینزیوتیپینگ پیش آزمون ۵/۹۱ ± ۵۱/۴ پس آزمون ۴/۶۷ ± ۴۳
(P < 0/001)، ماندگاری ۲/۸۱ ± ۴۵/۰۶، و در گر. ه حرکات اصلاحی با فیزیوبال
پیش آزمون ۶/۱۸ ± ۵۱/۲۶ و پس آزمون ۵/۱۷ ± ۴۲/۰۶ (P < 0/001)
و ماندگاری آزمون ۴/۸۲ ± ۴۶/۱۳ (P < 0/001) بود.
همچنین نتایج تعقیبی بررسی هر کدام از میانگینها به
صورت تفکیک سطوح با استفاده از آزمون برآورد میانگینهای
حاشیهای به صورت زیر است. یافتهها نشان داد که میانگین
هر سه سطح با هم تفاوت معنی داری دارد. با توجه به میانگین
زاویه کیفوز پسران نوجوان مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی در
سه سطح مشاهده شد که زاویه کیفوز پسران نوجوان مبتلا به
سندرم متقاطع فوقانی در سطح پس آزمون و ماندگاری بعد
از چهار هفته نسبت به سطح پیش آزمون تغییرات زیادی
داشته است. (جدول ۳)
که میزان اثر ماندگاری پس از چهار هفته، از برنامهی تمرینی
حرکات اصلاحی با فیزیوبال وکینزیوتیپ بر زاویه سر به جلو
پسران نوجوان مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی (۰/۶۵۵)
متفاوت است. بنابراین میزان زاویه سر به جلو در گروه
حرکات اصلاحی با کینزیوتیپینگ پیش آزمون ۴/۷۳ ± ۵۱/۸،
پس آزمون ۴/۸ ± ۴۴/۴ (P < 0/001)، ماندگاری ۴/۶۹ ± ۴۴/۷۳،
در گروه حرکات اصلاحی فیزیوبال پیش آزمون ۴/۷۳ ± ۵۰/۶۶
پس آزمون ۴/۲۴ ± ۴۳/۱۳ (P < 0/001)، ماندگاری آزمون ۴/۳۱ ± ۴۶/۷۳
(P < 0/001) محاسبه شد.
همچنین نتایج تعقیبی بررسی هر کدام از میانگینها به
صورت تفکیک سطوح با استفاده از آزمون برآورد میانگینهای
حاشیهای به صورت زیر است. با توجه به میانگین زاویه سر به
جلو پسران نوجوان مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی در سه
سطح مشاهده شد که زاویه سر به جلو پسران نوجوان مبتلا
به سندرم متقاطع فوقانی در گروه فیزیوبال و گروه کینزیوتیپ
نسبت به گروه کنترل تغیرات زیادی داشته همچنین میزان
تغییر میانگین گروه کینزیوتیپ نسبت به سطح گروه فیزیوبال
تغیرات کمتری داشته که نشان دهنده میزان تاثیر برنامهی
تمرینی حرکات اصلاحی با فیزیوبال و کینزیوتیپ بر زاویه سر
به جلو پسران نوجوان مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی است.
که با توجه به میزان میانگین در بین گروهها (گروه کنترل و
گروه برنامهی تمرینی حرکات اصلاحی با فیزیوبال و گروه
برنامهی تمرینی حرکات اصلاحی با کینزیوتیپ) ماندگاری
برنامهی تمرینی حرکات اصلاحی گروه کینزیوتیپ نسبت به
گروه کنترل تغییرات کمتری داشته است که نشان دهنده
اثرگذاری بیشتر این برنامه تمرینی نسبت به سایر برنامههای
تمرینی است. (جدول ۴)
جدول ۱: پروتکل تمرینات فیزیوبال
تمرین |
هفته اول و دوم |
هفته سوم و چهارم |
هفته پنجم و ششم |
هفته هفتم و هشتم |
تمرینات کششی |
کشش ستون فقرات |
۲ ست / ۸ ثانیه |
۳ ست / ۱۰ ثانیه |
۳ ست / ۱۲ ثانیه |
۴ ست / ۱۴ ثانیه |
اکستنشن پشت |
۲ ست / ۸ ثانیه |
۳ ست / ۱۰ ثانیه |
۳ ست / ۱۲ ثانیه |
۴ ست / ۱۴ ثانیه |
کشش پشتی |
۲ ست / ۸ ثانیه |
۳ ست / ۱۰ ثانیه |
۳ ست / ۱۲ ثانیه |
۴ ست / ۱۴ ثانیه |
کشش جانبی تنه |
۲ ست / ۸ ثانیه |
۳ ست / ۱۰ ثانیه |
۳ ست / ۱۲ ثانیه |
۴ ست / ۱۴ ثانیه |
کشش جانبی ای سینه |
۲ ست / ۸ ثانیه |
۳ ست / ۱۰ ثانیه |
۳ ست / ۱۲ ثانیه |
۴ ست / ۱۴ ثانیه |
تمرینات قدرتی |
سوپرمن |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
شنا روی توپ |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
اکستنشن کردن |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
چرخ تاک در وضعیت چهار |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
دست و پا با توپ |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
نگه داشتن توپ |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
تمرینات انسجامی |
کومبو روی توپ |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
پرس سینه |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
کومبو روی توپ با ریاکشن |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
گردن |
۲ ست / ۸ تکرار |
۳ ست / ۱۰ تکرار |
۳ ست / ۱۲ تکرار |
۴ ست / ۱۴ تکرار |
جدول۲ : میانگین و انحراف معیار سن، قد، وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها
متغیرها |
گروهها |
میانگین ± انحراف معیار |
سن |
گروه کنترل |
۱۷ ± ۷۵/۰ |
گروه فیزیوبال |
۱۸/۸۸ ± ۱۶/۹۴ |
گروه کیتبال |
۱۷ ± ۹۳/۰ |
قد |
گروه کنترل |
۱۶۳/۹۲ ± ۰۱/۱ |
گروه فیزیوبال |
۱۶۴/۶۶ ± ۸۵/۶ |
گروه کیتبال |
۱۶۴/۵۳ ± ۲۵/۷ |
وزن |
گروه کنترل |
۵۸/۲ ± ۵۱/۶ |
گروه فیزیوبال |
۶۳/۴ ± ۰۹/۱ |
گروه کیتبال |
۶۳/۸۴ ± ۸۱/۶ |
توده بدنی |
گروه کنترل |
۲۱/۵۱ ± ۷۴/۲ |
گروه فیزیوبال |
۲۳/۱۵ ± ۰۴/۲ |
گروه کیتبال |
۲۳/۸۸ ± ۸۴/۲ |
جدول ۳: مقایسه میانگین سطوح
سطوح |
سطح j |
اختلاف میانگینi-j |
sig |
گروه کنترل |
گروه فیزیوبال |
۶/۴ |
۰/۰۰۱ |
گروه کینزیوتیـپ |
۴/۰۴ |
۰/۰۰۱ |
گروه فیزیوبال |
گروه کنترل |
۶/۴- |
۰/۰۰۱ |
گروه کینزیوتیـپ |
۲/۳۵ |
۰/۰۰۱ |
گروه کینزیوتیـپ |
گروه کنترل |
۴/۰۴- |
۰/۰۰۱ |
گروه فیزیوبال |
۲/۳۵ |
۰/۰۰۱ |
جدول ۴: مقایسه میانگین گروهها
سطوح |
سطح j |
اختلاف میانگینi-j |
sig |
گروه کنترل |
گروه فیزیوبال |
۵/۱۵ |
۰/۰۰۱ |
گروه کینزیوتیـپ |
۳/۹۱ |
۰/۰۰۱ |
گروه فیزیوبال |
گروه کنترل |
۵/۱۵- |
۰/۰۰۱ |
گروه کینزیوتیـپ |
۱/۲۴- |
۰/۰۰۱ |
گروه کینزیوتیـپ |
گروه کنترل |
۳/۹۱ |
۰/۰۰۱ |
گروه فیزیوبال |
۱/۲۴ |
۰/۰۰۱ |
بحث
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که انجام هشت هفته
به جلو آزمودنیها تاثیر معناداری دارد. تمرینات اصلاحی با کینزیوتیپ، فیزیوبال بر زاویه کایفوز و سر
تاثیر تمرینات اصلاحی با کینزیوتیپ، فیزیوبال راستای ستون
فقرات پشتی در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهبود
یافت. این مطالعه، در جهت بر طرف نمودن یکی از مشکلات
شایع وضعیتی در ناحیه گردن انجام شد تا با تصحیح راستای
نامناسب آن، از سرعت آن کاسته و زمینهی مطلوبی برای
تاثیر ادامهی برنامه درمان فراهم آید. در این مطالعه برای
بهبود ناهنجاریها از دو روش تمرینی استفاده گردید. این
تکنیکها، باعث افزایش طول عضلات کوتاه شدهی گردن و
پشت و افزایش قدرت عضلات جلویی گردن و سبب بهبود
ناهنجاری سر به جلو گردید.
براساس مرور پیشینه تحقیق و نتایج حاصل از این پژوهش،
مشاهده میشود که تمرینات اصلاحی رایج که براساس
تئوریهای کندال و به صورت موضعی تجویز میشوند، حتی
پس از مرتفع ساختن نواقص و اشکالات عنوان شده توسط
محققان گذشته، از اثربخشی مورد انتظار در کاهش میزان
زاویه کایفوز و سربه جلو افراد مبتلا برخوردار نیستند. به نظر
می رسد عوامل محتمل دیگری در این بین نقش دارند که از
مهمترین آنها میتوان به تمرکز موضعی برنامههای تمرینی
تجویزشده در ناحیه ستون فقرات سینهای یعنی اجرای
تمرینات اصلاحی مختلف (کششی، تحرک بخشی و مقاومتی)
تنها در ناحیه سینهای و عدم توجه به دیگر تغییرات و اختلال
های مرتبط با ناهنجاری کایفوز از جمله سر به جلو و شانه به
جلو اشاره کرد. در واقع طراحی برنامههای تمرینی به صورت
موضعی و عدم توجه به عکس العملهای زنجیرهای ستون
فقرات یکی از عوامل محتمل در عدم اثربخشی مطلوب
تمرینات اصلاحی است.
توپهای تمرینـی امـروزه یکـی از ابزارهـای مهـم آمـادگی
جســمانی بــرای افــراد اســت و بهتــرین دلیــل اســتفاده از
تــوپهــای تمرینــی اثربخشــی فــراوان آنهــا نســبت بــه
تمرینـاتی اسـت کـه در آنهـا از هـی گونـه وسـایل کمکـی
استفاده نمیشود. زیـرا ایـن تـوپهـا بـه توسـعه بیشـتر و
بهتــر تعــادل و ثبــات بــدن و بهبــود عملکــرد و تقویــت
عضـلات ثبــات دهنــده در تمــام بـدن کمــک فــراوان مــی
تعــدیل فشــار بــر روی مفاصــل و بافــت هــا کــاهش یابــد.
کند که وضعیت تصـحیح شـود و ریسـک خطـر بـه وسـیله
ناپایـداری ســطح متغیــر جدیــد در تمرینــات توانبخشــی و
تقــویتی معمــول اســت کــه بــا هــدف افــزایش فعالیــت
عضــلانی و بهبــود گیرنــده هــای حــس عمقــی مفصــلی
است. سوئیس بـال یکـی از سـطوح تمرینـی ناپایـدار اسـت
کـه در یــک دهـه اخیــر بــه عنــوان یــک وســیله تمرینــی
توســط مــددیاران ورزشــی و ســایر متخصصــان طــب
ورزشی مورد استفاده قرار گرفته است.ارشدی و همکاران، تاثیر هشت هفته تمرینات اصلاحی همراه
با برنامهی الکترومایوگرافی عضلات در۳۰ دانشآموز مبتلا به
سندرم متقاطع فوقانی را بررسی کردند که نتایج بدست آمده
از تحقیق نشان داد که تمرینات اصلاحی همراه با برنامهی
الکترومایوگرافی بر بهبود سندرم متقاطع فوقانی موثر است که
با یافتههای پژوهش حاضر هم راستا است.
جوازی و همکاران، به بررسی تاثیر تمرینات منتخب اصلاحی
با فیزیوبال بر وضعیت پاسچر ۲۴ دختر دارای سندرم متقاطع
فوقانی پرداختند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تغییرات
سر به جلو، شانه گرد و کیفوز و اندازه محیط قفسه
سینه در جهت بهبود اثربخشی مطلوب تمرینات منتخب
اصلاحی با فیزیوبال است. بنابراین استفاده از این برنامه
تمرینی در دختران کاربر رایانه توصیه میشود که با یافته
های پژوهش حاضر هم راستا است.
چشمی و همکاران، به بررسی تاثیر شش هفته تمرین اصلاحی
منتخب بر سندرم متقاطع فوقانی ۳۳ ورزشکار بالای
میپرداختند که نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که انجام
یک برنامه تمرینی منتخب که همزمان بر اصلاح سه
ناهنجاری سر و شانه به جلو و کایفوز سینهای افزایش یافته
تمرکز داشته و همزمان نیز با تمرینات تخصصی ورزشکاران
اجرا گردد، می تواند موجب کاهش میزان سندرم متقاطع
فوقانی در ورزشکاران بالای سر گردد.
در قسمتی دیگر از این مطالعه استفاده از برنامه تمرینی
حرکات اصلاحی با کینزیوتیپ بود، که دارای تاثیر معنی داری
بر زاویه کیفوز و سربه جلو پسران نوجوان مبتلا به سندرم
متقاطع فوقانی بود.
آثار درمانی کینزیوتیپ در تصحیح اختلالات بافت نرم با
مکانیسمهای مختلفی قابل توضیح است که در اصل همگی
به واسطهی تاثیر این مداخله بر گیرندههای مکانیکی میباشد.
مانند: ۱-اصلاح مکانیکی: کینزیوتیپ با فیکس کردن بافت نرم
و مفصل باعث تحرک مکانور سپتورها و بروز آثار درمانی مطلوب
می وشد. ۲-تصحیح حجم: با اعمال فشار و جلوگیری از افزایش
حجم بافت نرم در کاهش درد و التهاب به کار میرود. ۳- اصلاح
عملکرد: در اطراف مفصل با تحریک مکانورسپتورها و سایر گیرندههای
پوستی حین حرکات اکتیو باعث کنترل حرکات مفاصل میشود.
۴-تصحیح راستای فاسیا: خاصیت االستیک کینزیوتیپ، فاسیا را در یک راستای
مناسب قرار میدهد. ۵-اصلاح جریان لنفاوی: اصلاح بافت
نرم با مکانیسمهای پیشین به طور کلی میتواند باعث کاهش
فشار روی عروق لنفاوی و کمک به گردش لنف شود.
در برخی مطالعات ذکر شده است که کینزیوتیپ از ابتدا به
۷۵ درصد تنشن بر اساس طول اولیه باعث تسهیل عضله
و کینزیوتیپ از انتها به ابتدای عضله با ۱۵ - ۲۵درصد تنشن
طول اولیه باعث مهار عضله میشود. در صورتی که درصد
تنشن به کار رفته در مطالعات نیازمند به بیان دقیقتری است.
روش گزارش درصد تنشن در مطالعات مختلف متفاوت است.
مثال تیپ کینزو با تنشن حدود ۲۵ درصد به کاغذ زیرین خود متصل
میشود که این حالت Paper Off Tension محسوب میشود. ا
از لایه زیرین خود که جداً شود از طول تیپ کم میشود که این حالت
طول استراحت تیپ است و تنشن آن صفر محسوب میشود
لذا روشها و واژههای مختلف برای بیان میزان تنشن فهم
تنشن واقعی را برای خواننده مشکل ساخته است و به دنبال
آن مقایسه مقالات با هم نیز سخت خواهد شد.
آبشناس و همکاران، به بررسی تاثیر اثرات کوتاه مدت و بلند
مدت کینزیوتیپ بر روی درد و ثبات عملکردی در شناگران
به سندرم گیرافتادگی شانه پرداختند، ۲۸ شناگر با
SIS به طور تصادفی در گروه کینزیوتیپ و کنترل قرار گرفتند.
دادهها در سه مرحله پیش آزمون، ۲۰ دقیقه و ۷۲ ساعت
پس از عمل جمعآوری شدند و نتایج حاصل از تحقیق
نشان داد که با توجه به نتایج، کینزیوتیپ میتواند زمینهای
برای کاهش درد و بهبود ثبات عملکردی کمربند شانهای
شناگران با SIS فراهم کند. کینزیوتیپ می تواند به عنوان یک
روش درمانی مکمل در افراد مبتلا به سندرم گیرافتادگی شانه
مورد استفاده قرار گیرد و از آسیبهای احتمالی در ناحیه
جلوگیری کند که با یافتههای پژوهش حاضر هم راستا است
ســاووس و همکــاران، در مطالعــهای بــه بررســی ایــن
موضـوع کـه آیـا کینزیوتیـپ بـه کــاهش زاویـه کیفـوز در
نوجوانان مبتلا به کیفـوز کمـک مـی کنـد پرداختنـد.
نتـایج بدسـت آمـده از تحقیـق نشـان داد کینزیوتیپینیـگ باعـث
بهبود عارضه کیفوز میشود.
نتیجهگیری
اجرای هشـت هفتـه تمرینـات اصـلاحی منتخـب بـا فیزیـو
بال و کینزیوتیـپ از لحـاظ آمـاری بـر روی زاویـه کیفـوز و
ســربه جلــو پســران نوجــوان مبــتلا بــه ســندرم متقــاطع
فوقانی تاثیر معنـاداری دارنـد. کشـش عضـلات کوتـاه شـده
همــراه بــا تقویــت عضــلات ضــعیف، تــاثیر چشــمگیر و
معنــاداری بــر روی زاویــه کیفــوز و ســربه جلــو نوجوانــان
مبتلا بـه ناهنجـاری سـندرم متقـاطع فوقـانی افـراد داشـته
اســت. انجــام ایــن تمرینــات در کســب فوایــد جســمی،
روانــی و بهبــود عملکــرد مفیــد بــوده انــد. تمرینــات
فیزیوبال به دلیل متنـوع بـودن باعـث ایجـاد انگیـزه بیشـتر
در افـراد بـرای انجـام تمرینـات مـی شـود. عـلاوه بـر ایـن
تمرینــات روی فیزیوبــال باعــث درگیــری بخــش بیشــتری
از بــدن (hنــدام فوقــانی، میــانی، تحتــانی) در حــین انجــام
تمرینات میشـود و همچنـین بـرای حفـظ تعـادل و ثابـت
ماندن روی تـوپ افـراد تمرکـز و دقـت بیشـتری در هنگـام
اجـرای تمرینـات دارنـد کـه ایـن خـود مـی توانـد یکـی از
دلایل اثربخشی اینگونه تمرینات باشد.